تلویزیون را روشن کردم تا از خبرهای روز آگاه شوَم. این روزها مدام در فضای مجازی بحث از جنگ و صلح و تسلیم و مذاکره است.
در همین افکار بودم که گوینده خبر گفت: «ترامپ از مردم ایران خواسته است تا با او تماس بگیرند»!
چشمانم گرد شده بود و از تعجب به صفحه تلوزیون چشم دوخته بودم!
عجب آدمِ …
از فردای آن روز بود که مردم سوژه جدید پیدا کرده بودند و در حال مسخره کردن ترامپ بودند. فضای مجازی پر شده بود از پیامهای تمسخر آمیز به ترامپ…
این ایرانیها واقعاً عجب ذهنهای خلاقی دارند! اما کاش برای چیزهای بهتر هم به همین خوبی از ذهن و نبوغشان استفاده میکردند. البته خدایی، اگه پایش بیفتد، ایرانیها برای همه چیز اول هستند. اما یک عده که خود کم بینی دارند، مدام میگویند ایران ضعیف است؛ ایران شکست میخورد؛ ایران نمیتواند و از این دست حرفها…
آدم یاد آن شخصیت انیمیشن گالیور میافتد که مدام میگفت: من میدونم نمیشه، من میدونم نمیتونیم، من میدونم گرفتار میشیم…
خلاصه بازار دست انداختن و تمسخر ترامپ حسابی گرم شده و مردم هم از خجالتش درآمدند.
ناگهان چیزی به ذهنم رسید. اینکه مطلبی را آماده و در فضای مجازی منتشر کنم. بهخاطر همین رفتم سراغ کامپیوترم و شروع کردم به سرچ یکسری مستندات تاریخی…
بالاخره چیزهایی را که لازم داشتم، پیدا کردم. بعد از مطالعه مطالب و جمع آوری یادداشتهایم، شروع کردم به تایپ برداشت خودم از مطالب جمعآوری شده:
آیا میدانید ایران یک ابر قدرت است؟!
آیا میدانید ایران هیچگاه در برابر هیچ ابر قدرت دیگری سر خم نکرده است؟!
آیا میدانید ایرانیان همواره کشورشان را از دستبرد دشمنان و بیگانگان، حفظ و حراست کردهاند؟!
تاریخ ایران پر است از حوادث؛ آیا میدانید این حوادث چگونه رقم خورده است؟!
بله کمی تفکر لازم است و کمی تحقیق و کمی هم اعتماد به نفس!