آثار تاریخی نشان میدهد که کشاورزی در تمدنهای کهن، مهمترین پیشه بوده است. با ظهور اسلام، نقش مسلمانان در توسعه و گسترش کشاورزی همانند نقش آنان در سایر علوم، پررنگتر شد. دانشمندان مسلمان زیادی در حوزه کشاورزی به پژوهش و تألیف پرداخته و سهم بهسزایی را در توسعه این دانش در عصر خویش تا امروز ایفا مینمایند. علوم کشاورزی از جمله گیاهشناسی از نخستین دانشهایی است که در میان مسلمانان رواج یافت. آنان در آشنا ساختن اروپائیان با بعضی انواع درختان و گیاهان سهم قابل ملاحظهای داشتند. به طوری که نام بعضی از این درختان و میوهها در اروپا هنوز حاکی از اصل شرقی آنهاست. همچنین مسلمانان در زمینه توسعه داروسازی نیز نقش مهمی داشتند. چرا که آنها اطلاعات زیادی در زمینه شناخت گیاهان دارویی داشته و به آن به عنوان یکی از شاخههای فرعی علم پزشکی مینگریستند.
در عصر امویان بحث آبیاری و کنترل آبهای جاری بسیار مطرح و مورد توجه پژوهشگران آن دوره شمرده میشد. در عصر خلفای عباسی نیز مسلمانان شبکههای آبیاری و آببندها و پلهای متعددی ساختند و میان رودهای دجله و فرات که حاصلخیزترین سرزمینها بود، به کشاورزی پرداختند.
شواهد تاریخی نشان میدهد که مسلمانان در تدریس گیاهشناسی و تألیف کتب، تلاش فراوانی نمودهاند. آنان ابتدا ترجمه تألیفات دیسقوریدس و جالینوس و کتابهای هندی را انجام داده و سپس دست به پژوهش و تألیف اثر در این زمینه زدند. به عنوان مثال محمد بن زکریای رازی نه تنها در کارهای مربوط به گیاهان دارویی مطالعاتی عمیق داشته، بلکه درباره فارماکولوژی نیز سرآمد بوده؛ به طوری که او حدود ۶۳۰ گیاه دارویی را در بخش بیست و یکم کتاب الحاوی خویش معرفی میکند.
تنوع آب و هوای قلمرو اسلام، نوع مالکیت زمین، ارتباطات تجاری مسلمانها، عدم حمایت از فئودالیسم، بهرهبرداری از زمین بر اساس کار انجام شده بر روی آن و تشویق به احیای زمینهای بایر، از عوامل مؤثر بر توسعه کشاورزی مسلمانان محسوب میشود.[۱]
____________________
[۱] یدالله سپهری، جستاری بر توسعه و رشد علوم کشاورزی در تمدن اسلامی: گیاه شناسی و گیاهان دارویی، نشریه پژوهشهای تولید گیاهی، دوره ۲۴، شماره ۲، ۱۳۹۶، ص ۱۳۹-۱۴۵