این مطالب مَنو قانع نکرد و رفتم پیش یکی از دوستانم که رشتهاش تاریخ بود.
بروشور رو دادم بهش و خواستم که درباره این جریان برام بیشتر توضیح بده. چون حس میکردم یه چیزی اینجاست که مَنو قانع نکرده.
بعد از خوندن بروشور گفت: این داستان توی کتاب مقدس اومده؛ ولی تاریخدانها در مورد صحتش بحث دارند که آیا این اتفاق افتاده یا نه.
تنها چیزی که توی این ابهامات تاریخی میتونم بگم اینه که وجود استر و مردخای مسلم هست چون آرامگاهشون توی همدان کنونی وجود داره. اتفاقاً تا چند سال پیش اولش نوشته بود زیارتگاه استر و مردخای! بعدها کلمه زیارتگاه از اولش برداشته شد. بعد از اورشلیم قبر این دو نفر برای یهودیان خیلی دارای اهمیته.
به فرضِ دروغ بودن داستان استر و مردخای، چیزی که اینجا مَنو آزار میده اینه که یکی از اعیاد یهود به سبب قتل عام ایرانیاست اگرچه به دروغ. جشن میگیرن و پایکوبی میکنن و شیرینی گوش هامان میخورن و همراهش به ایرانیها توهین میکنن.
اعراب اگر به ایران حمله کردن، حداقل سالروزش رو جشن نمیگیرن رقص و پایکوبی ندارن.
اما بعضیا اینو دست گرفتن و دارن مدام ساز عربستیزی رو کوک میکنن. کتاب ستیز و سازش رو که دادم خوندی درسته؟
گفتم: آره
گفت: توی اون کتاب اصلاً این همه خشونتی که به اعراب نسبت میدن، نیست اما بعضیا این حمله اعراب به ایران رو شبیه سازی کردن با حمله مغول به ایران.
ایران طی تاریخی که ازش گذشته چندین جنگ و قتل عام داشته؛ یونانیها که به ایران حمله کردن ابنیه تاریخی ایران رو خراب کردن تخت جمشید که یکی از اصلی ترین و بزرگترین آثار تاریخی ماست، توسط اونا به آتش کشیده شد…
چرا هیچکس اینها رو نمیبینه؟! کسی ادعای تخت جمشید رو نداره؛ بعد فقط حمله اعراب رو میبینن!
حمله مغول به ایران رو بخون ببین چه فجایعی به بار اومد؛ ولی هیچکس خون آریاییش به جوش نمیاد!
مطمئن باش این خون آریایی نیست که از حمله اعراب به جوش میاد چون میدونن یک ایرانی با اسلام در اوجه قانع شدی؟
گفتم آره خیالم رو راحت کردی.