برچسب: کتاب مقدس

امید فتحی با لبخند کمرنگی که به لب داشت، در سکوت، وسایلش را روی میز مرتب می‌کرد. صدای تشویق‌ها کم کم فرونشست، چند ثانیه‌ای سکوت...

جمشید حسن‌پور، با ترکیبی از خنده و اعتراض گفت: «خُــــــب حالاااااا! نوبَرِشو آوردید؟! یه ادیان ابراهیمی خوندید دیگه! حالا بقیه‌تونم لابد این بچه‌های ادیان...

فتحی گفت: «آفرین یه لحظه اجازه بدید...» و رفت به سراغ یادداشت‌هایی که به همراه داشت. چند صفحه را ورق زد؛ بعد دستش را روی...

- وقتی حضرت ابراهیم (ع) و همسرش، سارا (یا ساره) وارد مصر میشن، ابراهیم (ع) سارا رو به عنوان خواهرش معرفی می‌کنه! چون می‌ترسیده...

بچه‌ها شروع کردند به فکر و مشورت. کمی طول کشید و گزینه قابل بحثی مطرح نشد. فتحی گفت: «خب حالا یه ارفاق داریم و یه راهنمایی....

سؤال‌های بچه‌ها کم‌کم از حالی شوخی، به سمت جدی می‌رود و امید فتحی، یکی یکی جواب می‌دهد: - واقعاً بحث، جدّیه؟ * معلومه!! - خب مگه توی...

بسم الله الرحمن الرحیم میزگرد خودمانی دانشجویان ادیان گزارش جلسه شانزدهم خب مثل گزارش‌های جلسات قبل، این بار هم متفاوت می‌نویسم. خارج از چهارچوب کلیشه‌های صورت‌جلسه نویسی...

این مطالب مَنو قانع نکرد و رفتم پیش یکی از دوستانم که رشته‌اش تاریخ بود.  بروشور رو دادم بهش و خواستم که درباره این جریان...

توی کتابه نوشته بود که بعد از وشتی، فردی به اسم مردخای دختری رو برای همسری شاه پیشنهاد میده که اسمش اِستر بوده و...

آماده شدم و رفتم به بخش ادیان کتابخونه‌ی دانشگاه، خوشبختانه کتاب مقدس هم داشتن. سریع بخش استر رو پیدا کردم و شروع کردم به...