بیگانه!

0
2085
آریایی ها ایرانی نیستند - مهاجرت آریایی ها - نگاهی نو

درباره زرتشت چقدر اطلاعات دارید؟ میدانید زادگاهش کجا بوده؟ سال تولدش چه زمانی بوده؟ در کجای دنیا آیین خود را ایجاد کرده است؟ در این پست میخواهیم این موارد را بررسی کنیم:

در ابتدا باید بیان کنیم که برخی از دانشمندان اصلاً وجود خارجی داشتن فردی به نام زرتشت را قبول ندارند (۱) ولی بهرحال ما منکر وجود این چنین شخصیتی نیستیم اما ابهامات بقدری درباره زرتشت زیاد است که در عمل با فردی خیالی تفاوت زیادی ندارد.

الف) سال تولد

در سال تولد زرتشت آنقدر اختلاف است که هیچ وحدت یا بازه زمانی کوتاهی را نمیتوان برای آن متصور نمود. بعنوان مثال از زمان ۸۶۰۰ سال پیش از میلاد (۲) تا ۳۸۹ سال پیش از میلاد (۳) را برای سال تولد زرتشت ذکر کرده اند.

در این بین حتی بین زرتشتیان هم اختلاف است (۴) و ششم فروردین که از آن با عنوان روز تولد زرتشت یاد میکنند کاملاً دروغ بوده و در حقیقت روز مناجات زرتشت با خدا بیان شده (۵).

ب) مکان تولد

بنا بر خود اوستا زرتشت را چه بسا میتوان اهل قطب نامید:

 زرتشت، پیامبر ایرانی نیست؟ - نگاهی نو

طبری به به نقل از جمعی از علمای اهل کتاب زرتشت را اهل فلسطین خوانده است (۶) برخی هم وی را یونانی دانسته اند (۷) بنابراین نمیتوان محدوده مکانی مشخصی را برای زرتشت در نظر گرفت.

ج) محل نشر دعوت

در این حد میدانیم که بنا بر گاتها (قدیمی ترین بخش اوستا بهمراه یسنه هفت هات) زرتشت در زمان گشتاسب پادشاه سلسله کیانیان دعوت خود را در ایران آغاز کرد (۸) البته برخی از دانشمندان شاه بودن گشتاسب را قبول ندارند (۹) وجود سلسله کیانیان نیز با استناد به اسناد باستان شناسی اثبات نشده است اما نمیتوان با قطعیت منکر وجود این سلسله شد چون در منابعی همچون یشت های اوستا از برخی شاهان کیانی سخن رانده شده است. اینکه سنگ بنای آیین زرتشت در آغاز کار در کجا قرار داده شد معلوم نیست. سلسله کیانیان از جمله سلسله های پادشاهی بودند که بنا به شاهنامه و دیگر منابع تاریخی ایرانی و عربی زمانی بر ایران حکمرانی میکردند. پروفسور کریستین سن کیانیان را سلسله ای حاکم بر قسمت شرق ایران دانسته که تا اوایل سلسله هخامنشیان هم دوام داشته است (۱۰). نام زرتشت در هیچ یک از کتیبه های کشف شده از زمان هخامنشیان و یا قبل تر از آن تا زمان ساسانیان وجود ندارد (۱۱).

د) زندگی زرتشت

در منابع زرتشتی همچون دینکرد (۱۲) داستان هایی راجع به زرتشت بیان شده ولی فاقد سندیت تاریخی اند چون دینکرد چندین قرن با زمان های زرتشت فاصله دارد. پروفسور آسموسن در اینباره میگوید: «نگاشتن شرح حال کامل و جامعی از زندگی و فلسفه و عقاید پیامبران و شخصیت های بزرگ مذهبی مثل کنفوسیوس، بودا، مسیح، یا حضرت محمد کاری به غایت دشوار و در نهایتِ سختی و اشکال است. اما تحقیق و نگارش شرح احوال هیچیک از آن پیامبران به سختی و پیچیدگی و دشواری تحقیق در مورد زرتشت نیست و این دشواری به حدی است که گاه کار را به کلی غیر ممکن به نظر می رساند.» (۱۳) جیمس دارمستتر نیز عقیده ای مشابه پروفسور آسموسن داشته است (۱۴) دکتر احمد پاکتچی نیز در اینباره میگوید: «نمی دانیم که آیا زردشت واقعا در ایران زندگی می کرد یا خیر. بنابراین در ارتباط دادن او به ایران نیز بحث است. به عنوان نمونه خیلی عجیب است که در کل کتیبه های تاریخ باستان مانند بیستون، نقش رستم و… هرگز نام زردشت برده نشده و این خیلی معنادار است. یعنی آنها اصلا زردشت را نمی شناختند؛ نام اهورامزدا بارها برده شده اما نام زردشت به عنوان پیامبر در این کتیبه ها نیست» (۱۵) استاد حسن پیرنیا هم گفتار مشابهی داشته و میگوید: «خاورشناس ها و علمایی که نسبت به این مذهب (زرتشتی) غور و تتبع کرده اند نتوانسته اند محققا معلوم کنند که زرتشت در چه زمانى مى زیسته و از اهل کدام قسمت ایران بوده و اوستا که کتاب مذهبى زرتشتیان است در چه تاریخ نوشته شده و زبان آن زبان کدام قوم یا مردم ایرانى بوده. هرچه در این باب گفته یا نوشته اند حدس یا تصورى است که ممکن است به واقع امر ـ که نمى دانیم ـ نزدیک یا از آن دور باشد.» (۱۶).

بنابراین سخن از ایرانی بودن زرتشت کاملاً پوچ و بی اعتبار است و شما خواننده گرامی باید توجه داشته باشید که تعصب و افراط در ملی گرایی انسان را از پذیرش حقیقت دور نگاه میدارد.

پانویس ها:

۱: پروفسور ژان کلنز در «ژان کلنز، مقالاتی در باره زردشت و دین زردشتی، ترجمه از فرانسوی به انگلیسی پردز اکتر شروو، ترجمه از انگلیسی به فارسی احمد رضا قائم مقامی، نشر و پژوهش فرزان روز، چاپ اول (۱۳۸۶)، صفحه ۱۰۹» و G. Hussing در «Mitteil. D. Geograph. Gesellschaft. 1919, p. 409 spp» به نقل از «آرتور کریستن سن، مزدا پرستی در ایران قدیم (مأخوذ از دو رساله آرتور کریستن سن)،  ترجمه ذبیح الله صفا، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم (۱۳۴۵)، صفحه ۱۷، پاورقی اول».

۲: زند وهومن یسن و کارنامۀ اردشیر پاپکان، ترجمۀ صادق هدایت، انتشارات امیر کبیر، چاپ سوم (۱۳۴۲)، صفحه ۱۶٫

۳: همان.

۴: به گفتار چند تن از زرتشتیان در اینباره می پردازیم:

۱- دکتر آبتین ساسانفر: «۱۷۶۸ پیش از میلاد» (آبتین ساسانفر، گاتاها سروده های اشو زرتشت، انتشارات بهجت، چاپ اول (۱۳۹۰)، صفحه ۱۷)

۲- موبد کوروش نیکنام: «۸۶۰۰ سال پیش [حدود ۶۶۰۰ سال پیش از میلاد]» (در وبسایت شخصی اش)

۳- موبد اردشیر خورشیدیان: «۱۷۶۸ سال پیش از میلاد» (اردشیر خورشیدیان، پاسخ به پرسشهای دینی زرتشتیان، انتشارات فروهر, چاپ دوم (۱۳۸۷)، صفحه ۱۷)

۴- موبد جهانگیر اوشیدری: «زمان اوستا همچون زمان زرتشت به درستی تحقیق و تعیین نشده» (جهانگیر اوشیدری، دانشنامه مزدیسنا، انتشارات مرکز، چاپ پنجم (۱۳۸۹)، صفحه ۳۷)

۵- موبد اردشیر آذر گشسب: «در آغاز این گفتار باید اعتراف نمایم که ما هنوز به تاریخ درست ظهور زرتشت دسترسی نداریم» (اردشیر آذر گشسب، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان، انتشارات فروهر، چاپ سوم (۱۳۷۲)، صفحه ۱۶)

۶- دستور مانک جی نوشیروان جی دهالا (دستور بزرگ پارسیان پاکستان): «تاریخ پیدایش این پیامبر بزرگ ایرانی نیز به درستی بر ما معلوم نیست» (مانک جی نوشیروان جی دهالا، خدا شناسی زرتشتی، برگردان: موبد رستم شهزادی، انتشارات فروهر، چاپ اول (۱۳۷۷)، صفحه ۱۵)

۷- مؤلف ارداویراف نامه (از کتب معتبر زرتشتیان مربوط به زمان ساسانیان): «۳۰۰ سال پیش از اسکندر» (ابراهیم پورداود، گات ها کهن ترین بخش اوستا، انتشارات اساطیر، چاپ دوم (۱۳۸۴)، صفحه ۲۸)

۵: ابوریحان بیرونی، آثار الباقیه عن القرون الخالیه، ترجمه اکبر داناسرشت، انتشارات امیرکبیر، چاپ سوم (۱۳۶۳)، صفحه ۳۲۹٫

۶: محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، جلد دوم، انتشارات اساطیر، چاپ دوم (۱۳۶۲)، صفحه ۴۵۶٫

۷: فرهنگ مهر، دیدی نو از دینی کهن، انتشارات جامی، چاپ هفتم (۱۳۸۷)، صفحه ۱۱۶٫

۸: ابراهیم پورداود، گات ها کهن ترین بخش اوستا، انتشارات اساطیر، چاپ دوم (۱۳۸۴)، صفحه ۳۲٫

۹: ژان کلنز، مقالاتی در باره زردشت و دین زردشتی، ترجمه از فرانسوی به انگلیسی پردز اکتر شروو، ترجمه از انگلیسی به فارسی احمد رضا قائم مقامی، نشر و پژوهش فرزان روز، چاپ اول (۱۳۸۶)، صفحه ۱۰۴٫

۱۰: ر.ک: کریستین سن، کیانیان، ترجمه ذبیح الله صفا، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هفتم (۱۳۹۴).

۱۱: ماریان موله، ایران باستان، ترجمه ژاله آموزگار، انتشارات توس، چاپ دوم (۱۳۶۳)، صفحه ۹۹٫

۱۲: در کتاب پنجم و هفتم دینکرد مطالبی در رابطه با تولد زرتشت و زندگی او وجود دارد.

۱۳: دیانت زرتشتی (مجموع سه مقاله از پروفسور کای بار، پروفسور آسموسن و پروفسور مری بویس)، ترجمه فریدون وهمن، انتشارات جامی، چاپ اول (۱۳۸۶)، صفحه ۹۹٫

۱۴: «ج. دارمستتر بر این پندار است که هرگونه تلاشی برای روشن ساختن رخدادهای زندگی زرتشت نیز همانند کوشش در راه روشن ساختن روزهای زاد و مرگ هر پهلوان افسانه یی دیگر، بیهوده است و نافرجام» (یوگنی دواردویچ برتلس، تاریخ ادبیات فارسی (از دوران باستان تا عصر فردوسی)، انتشارات هیرمند، چاپ اول (۱۳۷۴)، صفحه ۵۳)

۱۵: احمد پاکت چی، روش شناسی تاریخ، انتشارات دانشگاه امام صادق (ع)، چاپ اول (۱۳۹۲)، صفحه ۴۱٫

۱۶: حسن پیرنیا، تاریخ ایران باستان، انتشارات دنیای کتاب، چاپ اول (۱۳۷۵)، جلد چهارم، صفحه ۲۸۸۳٫

پاسخ دادن

دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را وارد کنید