در ایران ساسانی بر خلاف آنچه ابتدا به نظر میرسد، تنها آیین زرتشت حکومت نمیکرده است. دین زرتشت البته دین رسمی کشور بود؛ ولی ادیان فراوان دیگری نیز به صورت اقلیت در کشور حضور داشتند و غالباً تحت فشارهای حکومت زرتشتی، روزگار میگذراندند.
یکی از مهمترینِ این ادیان، مسیحیت بود که به رقیب اصلی آیین زرتشت تبدیل شده بود. مسیحیت پس از تحمل آزارها و قتلهای متعدد پیروانش توسط حکومت ساسانی، به تدریج در میان زرتشتیان سابق، شروع به گسترش نمود و حتی به دربار ایران نیز راه یافت. پیشرفت مسیحیت در ایران ساسانی به گونهای بود که اگر به همان منوال پیش میرفت، آیین زرتشت را با خطر جدی روبهرو میکرد. به ویژه با توجه به آنکه زرتشتیگری به فساد و انحطاط جدی دچار شده بود. (به دیگر سخن، حتی اگر اسلام به ایران راه نمییافت، بسیاری از ایرانیان از آیین زرتشت رویگردان میشدند و مسیحیت یا ادیان دیگر را برمیگزیدند.)
از اینرو، ورود اسلام به ایران بیش از آنکه به آیین زرتشت ضربه بزند، به مسیحیتِ در حال رشد ضربه زد. نفوذ معنوی اسلام، نهتنها مانعِ کامیابی مسیحیت در ایران شد، بلکه گسترش آن را در شرق نزدیک و دور نیز متوقف کرد.[۱]
____________________
[۱] بنگرید به: شهید مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص ۱۴۶ و ۱۵۶-۱۶۱