معمای حلناشدنی زمان نامعلوم رندگی زرتشت، همواره پژوهشگران را آزار داده و سبب ایجاد تردیدهای جدی در مورد منشأ آیین زرتشت و انتساب اوستا (کتاب مقدس زرتشتیان) به پیامبر این آیین گردیده است. این تردیدها تا جایی پیش رفته که برخی از بژوهشگران بزرگ، زرتشت را شخصیتی موهوم و افسانهای خوانده[۱] و یا انتساب اوستا (و حتی گاتها[۲]) را به وی، به کلی رد کردهاند[۳].
ممکن است تصور شود که این تردیدها تنها از سوی مستشرقان یا منتقدان آیین زرتشت و با نگاه بروندینی مطرح شده است؛ اما واقعیت آن است که موبدان مشهور زرتشتی و اوستاشناسان متعصب نیز به نامعلوم بودن زمان و مکان تولد زرتشت و قدمت اوستا اعتراف کردهاند:
ابراهیم پورداوود، نخستین مترجم اوستا به زبان فارسی، در مقدمه گاتها، اولین موضوعی را که در ذیل عنوان «زرتشت» بیان میکند، نامعلوم بودن زمان و مکان اوست:
برای آنکه خوانندگان این نامه را فوراً از انتظار بیرون آوریم باید در سرمقاله اقرار کنیم که تحقیقاً نمیدانیم محل ولادت و زمان زندگانی زرتشت کجا و کی بود. چرا؟ برای آنکه زرتشت متعلق به یک زمان بسیار قدیم است که دست تاریخ به آستان بلند آن نمیرسد…[۴]
وی در ادامه، حملات اسکندر، اعراب و مغولان را از دیگر دلایلِ نامعلوم بودن زمان و مکان زندگی زرتشت میداند. چراکه مدعی است اسناد تاریخی مرتبط با این موضوع، در حملات مذکور، از بین رفتهاند.[۵]و[۶]
پورداوود در صفحات بعد[۷] اقوال و نظریات متعددی را در مورد مکان و زمان زرتشت نقل میکند و زمان زندگی او را یکی از مسائل بسیار مشکل میداند. زیرا «در اینخصوص، روایات بهاندازهای مختلف است که ابداً صلح و سازشی میان آنها نمیتوان داد[۸]».
***
موبد فیروز آذرگُشَسب در ترجمه گاتهای خود، عنوان میکند: «هرگاه بتوانیم زمان گاتاها را تعیین کنیم، زمان اشو زرتشت سراینده این سرودهای نغز را نیز میتوان تعیین کرد[۹]». سپس او هم با ادعای نابودی مدارک زرتشتیان در حملات اسکندر، اعراب و مغولان، اذعان میکند:
امروز مدرک و مأخذی که بتوانیم تاریخ زرتشت و گاتاها را بهطور دقیق بیابیم، در دست نیست. به همین علت، راجع به پیغمبر ایران تا به حال، عقاید و نظرات مختلفی ابراز شده است که از بین آنها، راجع به سه نظر بحث خواهم کرد[۱۰].
این موبد زرتشتی پس از بیان تاریخ سنتی زرتشتیان (حدود قرن ششم پیش از میلاد)، نظرات مورخین یونانی (حدود ۶۰۰۰ سال قبل از میلاد) و عقیده اوستاشناسان و دانشمندانی که زرتشت را ۱۰۰۰ تا ۱۷۵۰ سال قبل از میلاد دانستهاند، مینویسد: «در هر حال، اشو زرتشت به هر زمان و مکان و محیطی تعلق داشته باشد، مایه افتخار ایران و سربلندی ایرانیان است[۱۱]…»
موبد اردشیر آذرگُشَسب نیز در کتاب «مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان»، مبحث «زمان پیدایش اشو زرتشت» را اینگونه آغاز میکند:
در آغاز این گفتار باید اعتراف نماییم كه ما هنوز به تاریخ درست ظهور زرتشت دسترسی نداریم و نمیتوانیم بهطور قطع بگوییم این پیامبر باستانی در چه قرنی ادعای پیغمبری نموده است. زیرا اقوال نویسندگانی كه از دوره باستان تا به حال در اینباره قلم فرسایی نمودهاند و سنوات داده شده از سوی آنها برای ظهور اشو زرتشت به قدری مختلف است و با هم چندان فاصله دارند كه سازش میان آنها به هیچ روی امكانپذیر نیست.
بعضی از مورخین، تاریخ پیدایش او را در حدود سده ششم یا هفتم پیش از میلاد مسیح میدانند؛ در حالی كه نویسندگان دیگر، ظهور او را تا شش هزار سال پیش از میلاد مسیح به عقب میبرند.[۱۲]
***
موبد جهانگیر اوشیدری در دانشنامه مزدیسنا، ذیل عنوان «اشو زرتشت»، پس از اشاره به تاریخ سنتی (که اکنون دیگر طرفداری ندارد) و تاریخ مطرح شده توسط یونانیان، تاریخ محاسبه شده توسط ذبیح بهروز (۱۷۶۸ ق م[۱۳]) را بدون اشاره به نحوه و مبنای محاسبه آن، توضیح میدهد.[۱۴] اما سرانجام، در ذیل عنوان «اوستا»، با اشارهای گذرا، به نامعلوم بودن زمان زرتشت اذعان میکند:
زمان و قدمت آن (اوستا) بسته به تعیین زمان زرتشت [است] که هنوز آنطوری که باید، با دلایل تاریخی روشن نشده است[۱۵].
***
از آنچه بیان شد، بهخوبی روشن میشود که زمان حقیقی زندگی زرتشت بر روحانیون زرتشتی و پژوهشگران طرفدار این آیین نیز همچون سایر محققان، پوشیده باقی مانده است.
______________________________
[۱] از جمله دانشمندانی که زرتشت را یک شخصیت موهوم دانستهاند، می توان به هوسینک اشاره کرد (مرتضی مطهری، خدمات متقابل اسلام و ایران، ص ۲۳۳)
[۲] کهن ترین بخش اوستا و تنها بخش این کتاب که بسیاری از پژوهشگران، آن را منتسب به زرتشت میدانند.
[۳] برای نمونه بنگرید به: ژان کلنز، مقالاتی در باره زردشت و دین زردشتی، ترجمه احمدرضا قائم مقامی، تهران: نشر و پژوهش فرزان روز، ۱۳۸۶، ص ۵
[۴] ابراهیم پورداود، گاتها کهنترین بخش اوستا، تهران: انتشارات اساطیر، ص ۴۱
[۵] همان، ص ۴۱-۴۲
[۶] بررسی این ادعا مجال جداگانهای را میطلبد. اجمالاً لازم است یادآور شویم که پورداوود در مورد آن، سندی ارائه نمیدهد.
[۷] همان، ۴۳-۵۱
[۸] همان، ص ۴۶
[۹] موبد فیروز آذرگشسب، گاتها یا سرودهای آسمانی زرتشت، تهران: انتشارات فروهر، چاپ دوم، ۱۳۷۸، ص ۲
[۱۰] همان
[۱۱] همان، ص ۵
[۱۲] موبد اردشیر آذرگشسب، مراسم مذهبی و آداب زرتشتیان، تهران: انشارات فروهر، چاپ سوم، ۱۳۷۲، ص ۱۶
[۱۳] امروزه این تاریخ مورد پذیرش رسمی زرتشتیان است.
[۱۴] جهانگیر اوشیدری، دانشنامه مزدیسنا: واژهنامه توضیحی آیین زرتشت، تهران: نشر مرکز، چاپ پنجم: ۱۳۸۹، ص ۳۳
[۱۵] همان، ص ۳۵