چند ثانیه سکوت کرد؛ بعد گفت: نظر تو درباره کوروش و ذوالقرنین چیه؟… یعنی به نظرت کوروش همون ذوالقرنینه؟
اگرچه رشته من تاریخ نبود، ولی معاشرت با یک پدر تاریخدان، آن هم پدر من (!)، از نتایجش میشود همین جوابی که به احسان دادم:
«کدوم کوروش رو میگی؟ و کدوم ذوالقرنین؟!»
یه نگاه به آینه انداخت؛ بعد، جوری که پدرم متوجه نشود، زد پس گردنم و گفت: «کوروش، پسرخاله من، ذوالقرنین هم مرحوم پدرجد شما!
خب معلومه: کوروش کبیر و ذوالقرنین نبی دیگه!»
بعد از آن هجوم اولیه، یکدفعه دیدم دارد خودش را جمع و جور میکند! نگاه خندان پدر را که در آینه دیدم، فهمیدم قضیه از چه قرار است!
من هم پیازداغ ماجرا را زیاد کردم و گفتم: «کجایی بابا که پسرتو کشتن…»
احسان سقلمهای به پهلویم زد و گفت: «به آقا منصورتون میگم کوروش و ذوالقرنین؛ میگه کدوم کوروش؟ کدوم ذوالقرنین؟…»
پدر گفت: خب حالا بالاخره کدوم کوروش؟ کدوم ذوالقرنین؟!
احسان کف دستش را کوبید روی پیشانیاش و گفت: من دیگه حرفی ندارم!
پدرم زد زیر خنده. گفت: «ببین، مثلاً ذوالقرنینِ قرآن رو میگی یا ذوالقرنینِ عهد عتیق؟
کوروشِ استوانه (یا همون منشور کوروش) رو میگی، یا کوروشِ تاریخ هرودوت، یا کوروشِ کتاب کتزیاس، یا گزنفون، یا منابع ایرانی، یا کوروشِ عهد عتیق؟»
احسان سرش را خاراند؛ به آینه نگاه کرد و گفت: خب… مگه فرقی دارند؟ کوروش دیگه!… همین کوروش کبیر خودمون؛ همین که داریم میریم مقبرهش رو ببینیم.
پدر گفت: «بذار یه جور دیگه بگم: اون کوروشی رو میگی که همه فتوحاتش رو لطف «مردوک» (بت بزرگ بابل) میدونه؟»[۱]
قبل از این که احسان چیزی بگه، پدر ادامه داد: «یا شاید کوروشی رو میگی که بعد از شکست مادها، داماد آستیاگ (پادشاه ماد) رو کشت و دخترش رو تصرف کرد![۲]
یا یه کوروش دیگه؟ همون که گزنفون میگه اکثر مردان یک شهر رو از دمِ تیغ گذروند[۳]
یا اون که هرودوت میگه برای تصرف ملکهی ماساگتها به اونها حمله کرد؛ ولی شکست خورد و همونجا کشته شد…»[۴]
احسان گفت: «آقای نادری این دفعه مسلسل دست شما هستا! خیلی تند نرفتید؟ به نظرتون زیادی یه طرفه نبود؟!»
______________________________
[۱] منشور کوروش بزرگ، ترجمه عبدالمجید ارفعی
[۲] CTESIAS, PERSIAN HISTORY, p. 171
[۳] کورشنامه، گزنفون، ترجمه رضا مشایخی، ص ۹۴-۹۳
[۴] تاریخ هرودت، ترجمه دکتر هادی هدایتی، انتشارات دانشگاه تهران، ج ۱، ص ۲۸۶-۲۷۹
«برخی از مفسران متقدم، مانند وَهب بن منبّه و محمد بن صائب کَلبی و یوسف بن موسی قطان نه تنها در تفسیر سوره کهف، بلکه در چند جای دیگر تصریح کردهاند که ذوالقرنین همان کوروش هخامنشی است. در دوران معاصر، نخستین پژوهشگری که موضوع مطابقت کوروش با ذوالقرنین را پیش کشید سِر سیداحمدخان (۱۸۱۷-۱۸۹۸)، از پیشگامان اصلاحات فرهنگی و بنیادگذار تجدد طلبی اسلامی در هند، بود. مولانا ابوالکلام آزاد (۱۸۸۸-۱۹۵۸)، وزیر فرهنگ دولت وقت هند، نیز همین نظریه را مطرح و به شکل مبسوطتری تبیین کرد. مرحوم علامه طباطبایی نیز، در المیزان، نظر ابوالکلام آزاد را پذیرفته و مشخصات کوروش را بر ذوالقرنین منطبق میداند. علامه طباطبایی در المیزان، پس از بررسی نظریه ابوالکلام آزاد، که اثبات میکند کوروش، پادشاه هخامنشی، همان ذوالقرنینِ ستوده شده در قرآن است، مینویسد: «هر چند بعضی از موارد گفته شده خالی از اعتراض نیست، لکن از هر گفتار دیگری انطباقش با آیات قرانی روشنتر و قابل قبولتر است». آیت الله مکارم شیرازی هم مینویسد: «درست است که در این نظریه نیز نقطههای ابهامی وجود دارد، ولی فعلاً میتوان از آن به عنوان بهترین نظر درباره تطبیق ذوالقرنین بر رجال معروف تاریخی نام برد.»
از مطالب سایت نیاز به ویرایش دقیق داره توصیه میکنم نویسندگان بیشتر مطالعه کنند و از منابع موصق تری استفاده کنند
با سلام.
برای مطالعه بیشتر بنگرید به اینجا، برای نظر آیت الله مکارم شیرازی نیز دیدن این پست خالی از لطف نیست.
چه پدر و مادر سگی گفتی کوروش به طمعه به دست اوردن ملکه ماساگت ها به آنجا حمله کرده بی شرف های وطن فروش به پیامبر خدا توهین میکنید نادان ها سازمان جهانی حقوق بشر از روی منشور کوروش بزرگ اجرا میشه اونوقت ابلهه های مثل شما به این مرد بزرگ توهین میکنن
با سلام.
هرودوت (پدر علم تاریخ) گفته است که فکر کنم انسان بوده!!. البته عمده مورخان دیگر به کشته شدن کوروش در نبردی در شمال خاوری ایران اشاره کرده اند به جز گزنفون که خب سخن گزنفون را هیچ یک از دانشمندان معتبر ندانسته اند.
فکر نکنم کوروش قدش از دو متر متجاوز بوده است یا عرضش چندین سانتی متر کمتر از یک متر بوده، بنابراین اطلاق عنوان «بزرگ» صحیح نیست.
شماباستانگرایان احمق متعصب به بزرگترین پیامبرخداکه حصرت محمدصلی الله علیه واله هستن بی احترامی میکنین اونوقت دم ازاحترام گداشتن به پیامبرمیزنین.مامسلمونامشکلی باکورش وداریوش وزرتشت شمانداریم ولی هرقوم وملیتی بخوان به عزیزترین سرمایه وافتخارماتوهین کنن عزیزانشون ازجواب مادرامان نیستن وقتی شماابله هابه دین اسلام توهین میکنین وبادروغ وتحریف تاریخ، گذشته ی خودتونوبزرگ نشون میدین وبادهانتون میخواین نورخداروخاموش کنین پس منتظرسیلی محکم خداباشین.یه بارخدایه سیلی بهتون زدکه ازشاهانتون جزبنایی تاریخی نمونده قطعاباسیلی دوم اسمی ازتون باقی نمیمونه.به خداقسم من قبلایکی ازدوستداران کوروش بودم ولی ازوقتی رفتارشرم اوروغیرانسانی شماباستانگرایان افراطی رودیدم همین کوروش ازچشمم افتاد.باتوهین به عقایدمردم نمیشه کسی روعزیزکردبلکه اون شخص همون جایگاه قبلیشوهم ازدست میده.