اگرچه نوروز در اصل، یک جشن زرتشتی به شمار نمیرود[۱] و به گفته مری بویس (پژوهشگر برجسته رشته مطالعات زرتشتی)، «احتمالاً جشنی باستانی … بوده که زرتشت آن را در دین خود آورده است[۲]»، اما به هر حال، در آیین زرتشت برای این روز فلسفه و مراسم خاصی تعریف شد و به جا آوردن عبادات مربوط به نوروز، در زمرهی واجبات زرتشتیان قرار گرفت[۳].
زرتشتیان در طول تاریخ، برای بهجا آوردن این عبادت خود دچار مشکلات و سردرگمیهایی شدند. زیرا نوروز به تدریج (و گاهی به یکباره) در میان فصول سال جابهجا میشد! دو عامل زیر را میتوان مهمترین دلایل این جابهجاییها دانست:
۱- تفاوت طول سال دینی و حکومتی با سال طبیعی، و عدم اِعمال سالهای کبیسه
۲- اصلاح (های) گاهشماری که با انگیزههای عملی یا دینی، توسط حکومتها اتفاق میافتاد
بدین ترتیب، زرتشتیان، نوروز دینی خود را در فصلهای مختلف سال تجربه کردهاند و حتی گاهی برای اطمینان از انجام تکالیف دینی خود، در چند مقطع مختلف از سال، آیینهای نوروز را برگزار نمودهاند.
زرتشتیان مناطق مختلف نیز در مورد زمان برگزاری نوروز با یکدیگر همداستان نبودند. به عنوان نمونه، در دهه ۱۹۷۰ میلادی، زرتشتیان یزد مراسم نوروز دینی را در اواخر ماه ژوئیه (اوایل مرداد) برگزار میکردند؛ در حالی که زرتشتیان تهران و کرمان، ماه مارس (فروردین) را برای نوروز برگزیده بودند؛ پارسیان هند نیز سه دسته شدند و هرکدام، یکی از ماههای مارس، ژوئیه و اوت (اواخر مرداد و اوایل شهریور) را به نوروز دینی خود اختصاص دادند.[۴]
____________________
[۱] بنگرید به: جای خالی نوروز در کتاب مقدس زرتشتیان
[۲] مری بویس، زردشتیان، باورها و آداب دینی آنها، ترجمه عسکر بهرامی، انتشارات ققنوس، ۱۳۸۱، ص ۵۷
[۳] همان
[۴] همان، ص ۲۰ و ۱۳۴-۱۳۶ و ۱۶۰-۱۶۱ و ۲۵۶