توی کتابه نوشته بود که بعد از وشتی، فردی به اسم مردخای دختری رو برای همسری شاه پیشنهاد میده که اسمش اِستر بوده و در روزی که هامان تصمیم به قتل یهودیان میگیره بعد از جریاناتی مردخای و استر موفق میشن شاه رو قانع کنن که هامان رو به قتل برسونه..
یک همچین مضمونی نوشته بود.
توی ذهنم حلاجی کردم که دقیقاً چی شد؟!
یعنی شاه ایران از زنش خواست بیاد مجلس مردونه خودشو نشون بده و زیباییش رو ظاهر کنه؛ اما ملکه قبول نمیکنه.
شاه هم اون رو از ملکه بودن خلع میکنه و دستور قتلش رو میده!
بعد مردخای، استر رو به همسری شاه درمیاره و با کمک استر، هامان، وزیر شاه رو به همراه خاندانش به قتل میرسونن؛ چون هامان متوجه خیانت یهود شده بود و دستور کشتن اونا رو از شاه گرفته بود.
وای! این که یه تعداد بالایی از ایرانیا رو گفته که توی این جریان قتل عام میشن.
ای بابا چه داستانی شده این!
خوبه ایرانیا این یکی رو مثل ولنتاین و کریسمس و هالووین جشن نمیگیرن!
این که خودش یه هولوکاست ایرانی بوده.
بعد یهودیا روی هلوکاستی که طبق اسناد اصلاً وجود نداشته، چهقدر مانور میدن و ادعای غرامت میکنن…
راستی چرا بعضی از ایرانیا این همه روی حمله اعراب تأکید میکنن و چوبش کردن و میزنن تو سر اعراب و …
اما هیچ کسی از این قتل عام ایرانیا توسط یهود حرفی نمیزنه؟!
پشت این سکوت و پشت اون سر و صدای عربستیزی چیه؟
خب اگر طبق افسانه سازیهای باستانگراها ایران توسط اعراب دچار قتل و غارت شد، توسط یهود هم شده؛ ولی چرا هیچ اعتراض و کمپین ضد یهودی درست نمیکنن؟!
***
راستی…
داستان حمله اعراب رو قبلاً تو کتاب ستیز و سازش خونده بودم. خیلی جالبه نویسنده کتاب یک زرتشتی هست؛ اما این قتل و غارتی رو که الان به اعراب نسبت میدن، توی کتابش نیست! جنگها هست؛ ولی از کشتار و جوی خون و… که الان میگن، توی این کتاب نیست.
دلیلش چیه؟! یا این آقا اشتباه میکنه یا یه عده دارن جو سازی میکنن به نفع خودشون و علیه اسلام.
ادامه دارد…